در دبیرستان در رشتۀ ریاضی فیزیک تحصیل می کردم؛ اما بهتدریج علایق و دغدغههایم تغییر کرد و به مسائل بنیادینی همچون معنای زندگی و سرشت حقیقت معطوف شد. دغذغهام برای یافتن پاسخ مبناییترین پرسشهای زندگی من را بر آن داشت که به رشتۀ فلسفه جدیتر فکر کنم و آن را برای ادامۀ تحصیل در دانشگاه انتخاب کنم.
دورۀ کارشناسی و کارشناسی ارشدم را در دانشگاه تهران گذراندم. در دوران تحصیلم در دانشگاه تهران با فلسفۀ تحلیلی آشنا شدم و پایاننامۀ کارشناسی ارشدم را در حوزۀ فلسفۀ ذهن و دربارۀ آگاهی فنومنال نوشتم. با مطالعۀ بیشتر فلسفۀ تحلیلی دریافتم که علایق و مطالعاتم در حوزههای گوناگون این سنت فلسفی (همچون فلسفۀ اخلاق و معرفتشناسی) نهتنها در غنای زندگی شخصیام مؤثر بوده است، بلکه ازآنجاکه تفکر نقادانه و استدلالورزی تحلیلی از مؤلفههای جداییناپذیر فلسفۀ تحلیلیاند، تواناییهای آکادمیکم در بیان شفاف و مستدل ایدههایم و بررسی نقادانۀ آرای دیگران بهنحو چشمگیری تقویت شده است. بنابراین، تصمیم گرفتم دورۀ دکتریام را در رشتۀ فلسفۀ تحلیلی و در پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) آغاز کنم و از فضای آکادمیک طراز اول این پژوهشگاه بهرهمند شوم. اکنون درحال نگارش رسالۀ دکتریام در حوزۀ متااونتولوژی، با موضوع «متااونتولوژی و رئالیسم متافیزیکی»، هستم.
اکنون، با کمک سخاوتمندانۀ مؤسسۀ حامی این امکان برایم میسر شده است که دورۀ فرصت مطالعاتیام را زیر نظر متی اکلوند، یکی از برجستهترین فیلسوفان حوزۀ متااونتولوژی، در دانشگاه اوپسالا بگذرانم. امیدوارم شایستۀ حمایت مؤسسۀ حامی باشم و بتوانم در اعتلای علوم انسانی در فضای آکادمیک ایران نقشی هرچند اندک ایفا کنم.
موسسهی حامی به دنبال توسعه علوم انسانی و اجتماعی در کشور به ویژه توسعه دانش مدیریت و حکمرانی (governance) است. بدین منظور ما سعی می کنیم از فعالیتهایی که سبب گسترش دانش عمومی نسبت به این علوم می شود حمایت کنیم.